• .
  • .
  • .

news9923069

به گزارش روابط عمومی معاونت فاد، به مناسب انتخاب شدن خانم دکتر پاسالار مسئول مرکز بهداشت و درمان دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان پزشک عمومی برگزیده روز پزشک در سال 1399 توسط سازمان نظام پزشکی مشهد، باشگاه خبرنگاران دانشگاه فردوسی مشهد با ایشان گفتگویی انجام داده است که این گفتگئو در زیر درج شده است :

۱_ با توجه به برخورداری از نقش یک پزشک موفق موفقیت خود را در چه چیزی می دانید؟

من از روزی که فارغ التحصیل شدم هیچ وقت نگاه به شرح وظایف و مسئولیت هایم نکردم. وقتی برای گذراندن طرحم در روستایی در بندر ترکمن بودم ، روزی متوجه شدم که آب روستا قطع شده است و مردم از آب رودخانه استفاده می کنند. با جهاد سازندگی تماس گرفتم و پیگیری کردم. گفتند که پول آب توسط اهالی روستا پرداخت نشده است. این پیگیری در حیطه وظایف من نبود اما به آنها گفتم که من تا امروز مورد بیماری عفونی نداشتم و ممکن است با مصرف آب رودخانه چنین بیماری ای میان مردم رواج یابد و من مسئول جان این مردم هستم. اگر از امروز به بعد مورد بیماری عفونی مشاهده کنم به استانداری گزارش خواهم داد. در عرض 5 دقیقه آب روستا وصل شد و مردم روستا باورشان نمی شد. ساعت کاری من در آن روستا تا ساعت 13 بود. اما من گاهی تا ساعت 18 سرکار بودم و حتی به روستاهای اطراف که پزشک نداشتند هم می رفتم و بیماران را ویزیت می کردم. این طرز نگاه است که باعث شده من و مراجعینم حال خوب از یکدیگر بگیریم و آنها سلامت خود را بازیابند . من مدرک فوق لیسانس روانشناسی هم دارم و گاهی زمانی که مراجعی را ویزیت می کنم ، متوجه می شوم که مشکل جسمی ندارد بلکه با مشکلات روحی مواجه است . سعی می کنم با او صحبت کنم و درکش کنم و بعد حالش واقعا بهتر می شود . همیشه سعی کرده ام پزشکی و روانشناسی را باهم به کار ببرم و ورای دردجسمی ، درد روحی را هم ببینم. و وقتی به مشکل روحی توجه می کردم دردجسمانی هم خوب می شد.

۲_براساس تجارب کاری شما ، آیا تفاوتی بین ارتباطی که با مراجعین دانشجو و مردم عادی داشتید احساس می کنید؟

بله کاملا. من 7 سال در حاشیه شهر مشهد مطب شخصی داشتم و با مردم عادی در ارتباط بودم. اما از زمانی که به دانشگاه آمدم ، حدود 90 درصد مراجعین من دانشجویان و قشر جوان هستند که به من انرژی و احساس جوانی می دهند و بسیار برایم باارزش است. نسبت به موقعی که در سطح شهر حضور داشتم و اغلب مراجعینم افراد با سنین بالا بودند. حس سرزندگی ای که در دانشگاه تجربه کردم با آن زمان قابل مقایسه نیست. نوع بیماری ها هم متفاوت است. بیماری های قشر جوان با مردم عادی از تمام سنین متفاوت است.

۳-از روزهای سختی که در دوران فعالیت خود تجربه کردید برایمان بگویید.

روزهای دانشجویی بسیار سخت بودند. اواخر زمان جنگ بود و در دانشگاهی قبول شدم که در یک شهر جنگ زده واقع شده بود. خیلی شرایط تحصیلی سختی داشتیم. روستایی که برای طرح حضور داشتم لب مرز بود و شرایط سختی داشت. وقتی مطب شخصی خود را افتتاح کردم ، سختی های از این دست کمتر شد و همان سختی های روتین مربوط به کار بود. قسمت سخت شغل پزشکی که به پزشک فشار زیادی وارد می کند ، مسئولیت سنگینش است. چرا که با جان مردم سر و کار دارد. اگر یک پزشک خطایی انجام دهد ، ممکن است آسیبش تنها از نوع اقتصادی نباشد و به فرد ضرر جانی وارد کند. فرسودگی شغلی یک پزشک هم به خاطر همین مسئولیت سنگین است.

۴_سختی های کار در دانشگاه به چه صورت بود؟

در دانشگاه هم شاهد چند اپیدمی مانند آنفولانزا بودیم و من شاید روزی 60-70 نفر را در یک شیفت ویزیت می کردم. در دانشگاه جنس نگرانی بیماران فرق می کند. در سطح شهر اغلب بیماران پیش خانواده خود هستند. اما چون اینجا 90 درصد دانشجوهایی که ویزیت می کنم خوابگاهی هستند ، باید علاوه بر داروی جسمی ، از نظر روحی و روانی هم به آنان آرامش بدهم. گاهی خانواده ها با نگرانی تماس می گرفتند و من باید آنها را هم آرام می کردم. مشکل دیگر این بود که برخی دانشجویان خوابگاهی به بیماری های مسری مبتلا می شدند و با خوابگاه هماهنگ می کردم که به آنها اتاق و غذای جدا بدهند تا بقیه مریض نشوند.

۵-تجربیات و خاطرات مثبت شما به چه صورت بوده است؟

خاطرات خوب و مثبت خیلی دارم. خدا رو شکر حرفه ما طوری است که برخورد افرادی که سلامتی خود را باز می یابند بسیار فراموش نشدنی است و دعای خیر آنها پشت سر ماست. دانشجویانی هستند که علی رغم گذشتن سالها از فارغ التحصیلی شان ، همچنان با من در تماس هستند و به من سر می زنند و این خیلی برای من باارزش است. اعتمادی که افراد به من دارند و حتی وقتی پیش پزشک متخصص می روند باز هم ترجیح می دهند نسخه یا جواب آزمایش خود را نزد من بیاورند تا من هم تایید کنم بسیار حس خوبی است.

۶-اگر نکته دیگری هست که فکر می کنید به مخاطبان ما در ادامه راه و دنبال کردن علایقشان انگیزه و امید می دهد، بفرمایید.  

سال 68 که می خواستم کنکور بدهم و هدفم پزشکی بود همه می گفتند بازار پزشکی اشباع شده است و پزشک ها همه بیکارند. اما من معتقد بودم هرکس می تواند شغل و درآمد خود را بسازد و بالاخره به هدفم رسیدم و نگذاشتم کسی جلوی موفقیتم را بگیرد. وقتی مطب شخصی داشتم در مدت کوتاهی موفق شدم در حد بسیاری از پزشکان موفق و باسابقه درآمد داشته باشم. این ها به عملکرد فرد بستگی دارد. وقتی مطمئن باشی که می توانی متفاوت عمل کنی ، امکان ندارد موفقیت به سراغت نیاید. بینش فرد بسیار مهم است. جلوی موفقیت هیچکس را نمی توان گرفت. من همیشه خیلی تلاش کردم و هیچ گاه هدفم دیده شدن نبوده است. اکنون بعد از 24 سال کار من دیده شده است. از همه سپاسگزارم اما تلاش من همواره برای حال خوب خودم بوده و اگر باز هم کارم دیده نمی شد من همچنان برای رسیدن به آن تلاش می کردم.

گفتگو: یگانه تقی زاده

 

 

کانال رویدادهای خبری دانشجویی و فرهنگی ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد

 

(معاونت فاد)

 

 نشانی کانال:
https://t.me/vsfum

 

vsfum@